۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

خوشا کسی که اگر شاعر است، شاعر توست!

با نبودنت
نتوانستم کنار بیایم
هر جا که می روم
کنار من
...
بیخ گلویم را گرفته
نزدیک تر از
                رگ گردن
...

پ.ن: خبرت هست که بی روی تو...؟

۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

سرنوشت چشاش کوره نمی بینه...

به هم رسیدن ما
انگار
اختیاری نبود...
که حالاتا ابد
باید
جریمه بدهیم
چرا وقت کشیدن ترمز
موقعیتمان
اضطراری نبود

پ.ن: این شعر این روزها نبود، در دفترم مانده بودم نوشتمش که شاید زخم خنجرش نمونه رو سینه...

۱۳۸۹ آبان ۵, چهارشنبه

بخوان به نام گـل سـرخ در صحاری شب...بخـوان به نام گـل سـرخ و عاشقانه بخوان...بخوان و... بخوان

یک واژه 
در انتظار
بهمنی می شود
از واژگان بیشتر
آنگاه که
در انتظار 
زنی هستی

ریچارد براتیگان/ترجمه ی یگانه وصالی (نسبتی با ما نداره..)

توضیح: پس از 3ساعت کلنجار با خویشتن بخشی از پست امروز مجوز اتشار نگرفت. 
به جایش شما خودت بخوان...؛-)
در مورد عنوان پست هم اینکه چند روزه هی به ذهنم می آید و بهمنی می شود... 

۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

۱۳۸۹ آبان ۱, شنبه

قلوه سنگ!! D:

باز گذاشته ای
دری را 
قبل رفتنت
...
حالا که
لرز میکنم هر شب
با یاد لحن سرد «نه! نمیشه!» گفتنت،
پیدا نمیکنم
این سوز،
از لای کدام در نبسته است...
نکند...
ای وای ...
باز...
بازسنگ دلت، 
شیشه ی
کدام پنجره را 
                           شکسته است؟
...

۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

مـــــــــــــن از کجـــا...عـــــــــــــشق از کجا؟!*



1. در راستای  این شعر علیرضا کیانی:
شاید 
احساس بدبختی نمی کردم
اگر
دانشکده فنی
فقط پسرانه بود

2.
دانشکده فنی 
13----13  
نحسی بر ما کامل شد!

توضیح: این عبارت دانشکده ی فنی 13----13 چنان با افتخار بر در و دیوار و شیشه ها و خلاصه همه جا حک شده که آدم شک میکند شاید آن عدد نحسه 14 بود!... یا 24...یا 10؟ 70چطور؟!

3. در راستای دق کردن ها:
رفتم آموزش گواهی اشتغال به تحصیل بگیرم، اشتباهی گواهی فوت گرفتم... ولی انصافا سرعت عملشان در صدور گواهی اخیر قابل تقدیر است... 

4. کلمه ی سبز: من تا الآن یک کلمه ام درس نخوندم!*
و قاعدتا کیهــان: بچه های امیرکبیر و شریف میان ترم دادن...
یالثارات: موجودی در تهران پیدا شده که درس میخواند: امین فلاح؟! (به هر حال او دارد وحدت کلمه ی ما را به هم میزند...)

*کپ زدن که درس خوندن حساب نمیشه، میشه؟! اون ریاضی ای که نیت کردم بخونم ولی چیزی نفمیدمم حساب نیست دیگه انصافا!

5. به نقل از امین هدایی  و تقدیم به همه ی متالیک های عزیز:
اولی: خب به سلامتی کنکورو خوب دادی؟!
دومی: نه بابا گند زدم رفت...هیچی قبول نشدم.
اولی: اِ...خب پس حالا چی کار میکنی؟
دومی: هیچی...فعلا  متالوژی میخونم!

*عنوان پست هیچ ربطی به محتوای پست ندارد...امشب دوبار رادیو پیام را روشن کردیم....هر دوبار آهنگ این ترانه پخش میشد! شاید حرفی داشته که بعدها متوجه آن شویم!! خواستم که ثبت شود..(چلنگر: میگه تیتری به ذهنم نرسید اینو نوشتم دیگه گیر ندین!)